عروسخالم امشب میگفت تنهایی رو ک دوست داشتی
نجف رو بیشتر . از اون ور هم مهد کار میکردی .
اور دوز نکردی هرچی خواستی ده روزه بهت دادن رفتی بالا؟
انقدر دقت نکرده بودما . عروسخالم خیلی ماه و بی نقصه .
ولی حیف نمیتونم باهاش ارتباطم رو زیاد کنم .
امشب انقدر حرف زدم باهاش حس میکنم مخش رفت
خب دیگه فردا میریم رو حالت سایلنت
درباره این سایت